دریغ
هو
مدير مسئول محترم هفته نامه پنجره
اندوه اهل قلم و بهويژه اهل ادبيات بيشتر و همواره از سويي است كه دوايي و علاجي آن را نيست؛ اغلب از سوي آنها كه خود قلمي دارند و علمي!
ناباورانه ابتدا شنيدم و سپس ديدم كه به ناروا در هفتهنامهي شما ادعايي رفته كه من يعني سيد ضياءالدين شفيعي چنان كه در صفحهي 76 از شمارهي 173 مجلهتان آمدهاست « در انتخابات يازدهم رياست جمهوري از زمرهي شاعراني بودهام كه از شعر به مقصود تبليغ يا ستايش نامزدي بهره بردهام و...كذا و كذا »
آنان كه مرا ميشناسند مثل شما و هفتهنامهتان( به ياد بياوريد شماره23 مجلهتان را كه فصلي در معرفي من به مخاطبانتان داشتهاست) و آنان كه نميشناسند حتي ميدانند كه نه تاكنون «بهرهاي» از جريانات سياسي بردهام و نه بهرهاي به آنها رساندهام ، تنها و همواره در سمت مردم بودهام، حتي همين شعر كه شما به شهادت گرفتهايد نيز با صداي بلند همين ادعا را فرياد ميزند اين غزل به شهادت تنها مستندي كه دارد يعني وبلاگهاي رسميام حاوي تاريخ مندرجي است كه نشان ميدهد نه به قصد استفاده تبليغي سروده شده و نه به طمع بهرههاي احتمالي آينده ؛ سحرگاه 25 خرداد 92 .
اين كه چه كساني از انتشار مطبوعاتي اين اثر بياجازه شاعر چه بهرههايي برده و يا خواهند برده براي چهرهي رسانهايي مثل من چندان پنهان نيست اما آن چه پنهان است اين است كه چرا براي درج اين اثر هيچ تلاشي براي مراجعهاي ساده به صاحب اثر كه دسترسي به وي لااقل براي اهالي آن هفته نامه بسيار ممتنع بوده صورت نگرفته است؟!
من هرگز نميخواهم كه پيوستي خارج از شعر به آن چه سرودهام بيافزايم و هرگز از خويش و سرودههايم باز نگشتهام چه ديروزها كه تمام قد در ميدانهاي پياپي جنگيدهام و چه امروزها كه جگردريده و موسپيد تنها با شعرهايم نفس ميكشم!
آب در چشم و كورسويي اميد در دل، فرداي اين سرزمين را نگرانم كه فرزندانم پدراني دهمرده چون مرا در ازدحام اين همه نادرستي رايج ، ناباورند و نارواييهايي چنان كه شما در فقرهي اخير بر من و شعرم روا داشتهايد ، دلشكسته و و افسوسمند.
باشد كه لااقل اين سطرهاي به دريغ نوشته را در نخستين شمارهي مجله، موافق عرف و قانون فعاليتهاي رسانهاي، بي هيچ «پس و پيش» و «پينوشت و پسنگاشتي» منتشر كنيد.
من نيز در همان تنها پنجرهي معتمد و بيدروغم؛ وبلاگهايم، اين متن را خواهم آورد و داوريها را به نزد داور خواهم انداخت!
سيد ضياءالدين شفيعي
پنجشنبه/ ششم تيرماه 1392
رو نوشت:
مدير مسئول محترم هفتهنامه پنجره
جانشين مدير مسئول محترم هفتهنامه پنجره
سردبير محترم هفتهنامه پنجره












در میانهی دههی چهل در مشهد متولد و در اوایل دههی شصت با شعر آشنا شدم، اما او از همان اول با من بود !